پاکبازان

متن مرتبط با «ایا» در سایت پاکبازان نوشته شده است

مرگ پایان کبوتر نیست

  • و نترسیم از مرگمرگ پایان کبوتر نیست.مرگ وارونه یک زنجره نیست.مرگ در ذهن اقاقی جاری است.مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید.مرگ با خوشه انگور می آید به دهان.مرگ در حنجره سرخ - گلو می خواند.مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.مرگ گاهی ریحان می چیند.مرگ گاهی ودکا می نوشد.گاه در سایه است به ما می نگرد.و همه می دانیمریه های لذت ، پر اکسیژن مرگ است.برچسب‌ها: سهراب سپهری بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یکی دریای بی پایان نهادند

  • یکی دریای بی پایان نهادندوزان دریا رهی با جان گشادندیکی بر روی آن دریا برون شدگهی مؤمن گهی ترسا برون شددرین دریا که بی قعر و کنارستعجایب در عجایب بی‌شمارستزهی دریای بی‌پایان اسرارکه نه سر دارد و نه بن پدیدارگر آن دریا نه زیر پرده بودیبکلی کردها ناکرده بودیجهانی کرده چون پر شد بدان نورنماند هست تا نبود از آن دوراگر گویی چرا ماندست پردهچو آنجا می‌نماید هیچ کردهسخن اینجا زبان را می‌نشایدکه این جز عقل و جان را می‌نشایدسخن را در پس سرپوش میدارزبان را از سخن چین گوش می‌دارکسی را نیست فهم این سخنهاتو با خود روی در روی آر تنهامشو رنجه ز گفت هر زبانییقین داری مرنج از هر گمانیچو دریا در تغیر باش دایمچو مردان در تفکر باش دایمکمال خود بدان کز بس تعظمغلامان تواند افلاک و انجمهر آن چیزی که دی اندر ازل رفتفلک امروزانرا در عمل رفتهزاران دور می‌بایست در کارکه تا هم چون تویی آید پدیداربهر دم کز تو برمی‌آید ای دوستچنان باید که پنداری یکی توستهمه عمرت اگر بیش است اگر کمکمال جانت را شرطست دم دمهمی هر لحظه جان معنی اندیشتواند کرد خود را رونقی بیشچو اینجا لذتی فانی براندیز صد لذات باقی باز ماندیدمی کاینجا خوش آمد خورد و خفتتدو صد چندان خوشی از دست رفتتچو دنیا کشت زار آن جهانستبکاراین تخم کاکنون وقت آنستزمین و آب داری دانه در پاشبکن دهقانی و این کار را باشنکو کن کشت خویش از وعده مناگر بد افتدت در عهده مناگر این کشت و زری را نورزیدر آن خرمن بنیم ارزن نیرزیبرو گر روز بازاری نداریبکار این دانه چون کاری نداریبرای آن فرستادند اینجاتکه تا امروز سازی برگ فرداتاگر بیرون شوی ناکشته دانهتو خواهی بود رسوای زمانهدو کس را در ره دین تخم دادندره دنیا بهر کس برگشادندیکی ضایع گذاشت آن تخم در راهیکی می‌پروریدش گاه و , ...ادامه مطلب

  • دعای پایان سال

  • خداوندا، در این واپسین ساعت‌های سالدلم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده کههر کجا تردیدی هست ایمانهر کجا زخمی است مرهمهر کجا نومیدی هست امیدو هر کجا نفرتی هست عشق جای آن را بگیرد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ایا نور رخ موسی مکن اعمی صفورا را

  • ایا نور رخ موسی مکن اعمی صفورا راچنین عشقی نهادستی به نورش چشم بینا رامنم ای برق رام تو برای صید و دام توگهی بر رکن بام تو گهی بگرفته صحرا راچه داند دام بیچاره فریب مرغ آوارهچه داند یوسف مصری غم و درد زلیخا راگریبان گیر و این جا کش کسی را که تو خواهی خوشکه من دامم تو صیادی چه پنهان صنعتی یاراچو شهر لوط ویرانم چو چشم لوط حیرانمسبب خواهم که واپرسم ندارم زهره و یارااگر عطار عاشق بد سنایی شاه و فایق بدنه اینم من نه آنم من که گم کردم سر و پا رایکی آهم کز این آهم بسوزد دشت و خرگاهمیکی گوشم که من وقفم شهنشاه شکرخا راخمش کن در خموشی جان کشد چون کهربا آن راکه جانش مستعد باشد کشاکش‌های بالا رابرچسب‌ها: مولانا بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جنس نایاب

  •   چنین فرمود : بانویی طلا یاب که شوهر هست،از اقلام کمیاب طلا را می توان ، پیدا نمودن...! ولی شوهر بُوَد... نایاب ِ نایاب!!! #فقط_تو_قصه_ها_موجوده   پ ن: وقتی میگن شوهر کمه... منظورشون شوهر خوب و با ش, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها