چون سلیمان را سراپرده زدندجمله مرغانش به خدمت آمدندهمزبان و محرم خود یافتندپیش او یک یک بجان بشتافتندجمله مرغان ترک کرده چیک چیکبا سلیمان گشته افصح من اخیکهمزبانی خویشی و پیوندی استمرد با نامحرمان چون بندی استای بسا هندو و ترک همزبانای بسا دو ترک چون بیگانگانپس زبان محرمی خود دیگرستهمدلی از همزبانی بهترستغیرنطق و غیر ایما و سجلصد هزاران ترجمان خیزد ز دلجمله مرغان هر یکی اسرار خوداز هنر وز دانش ,همزبانی ...ادامه مطلب