زبان خوش مار را از سوراخ بیرون آورد:
این مثل در سفارش یا ستایش نرم گویی است. در این باره در ادب پارسی سخن فراوان است:
درشتی زکس نشنود نرم گوی
سخن تا توانی به آزرم گوی
که تندی و تیزی نیاید به کار
به نرمی برآید ز سوراخ مار
(فردوسی)
از درشتی ناید اینجا هیچ کار
هم به نرمی سرکند از غار مار
(مولوی )
شاید که این مثل از باور مردم به گرفتن مار با خواندن افسون پیدا شده باشد. عبداللّه مستوفی می نویسد :<<...چند نفر زنجانی که گویا سید هم بوده اند به تهران آمده، به خانه های شهر می رفته و در اتاق های خانه بو می کشیده و در بعضی از آن ها وجودِ مار تشخیص می داده و توبره خود را وسط اتاق می انداخته و شروع به عزیمت خواندن میکرده و به همان عده ای که قبلاً گفته بودند مار از زوایای اتاق بیرون آمده و یکسر به سمت توبره میرفته در توبره جایی گیر میشده ؛ باز بر توبره می خوانده؛ مارگیر آنها را برمی داشته و از خانه بیرون می برده است، ناصرالدین شاه هم آنها را به عمارت سلطنتی فرستاده و مار های آن جاها را به همین کیفیت گرفته اند.>> (شرح زندگانی من، ج۳ ص۵۰۰ز).
پاکبازان...
برچسب : نویسنده : pakbazano بازدید : 199