قسمتی از کتاب هبوط...(2)

ساخت وبلاگ

به نام خدا

...الان اگر خدا و شیطان بیایند و یک نگاهی به این بچه های حضرت قابیل بیندازند شیطان سرش را بالا نمی گیرد و سینه اش را جلو نمی دهد؟ آن رجز "فتبارک الله احسن الخالقین !" برای همین ها بود؟ یا برای قربانیان بی دفاع این ها؟ برای آن تنهایانی که هنوز ناله دردشان را از اعماق سیاه این چاه ویل تاریخ می شنویم یا این همج الرعاها که از زور خوشی ترکیده اند و در ته چاه سر به مرگ شان را گذاشته اند و خسبیده اند؟!

خدا خودش می داند که نتیجه این بازدید چه خواهد بود و از این است که دلش بار نمی دهد که قدمی به این آدمستان زشت و بد و کثیف بگذارد .حتی نگاهی هم به این طرف ها نمی کند.این کلوخ آلوده را با حشراتی که بر آن چسبیده اند در این فضای لایتناهی رها کرده است و به خودش واگذاشته است.این است معنی "بخود وانهادگی" آقای سارتر ،یا حرف لوکرس که می گفت خدایان به ما کاری ندارند یا مترلینگ که می گوید: "همین که انسان را آفرید دست از کار و حتی دخالت در کارها کشید و کارها را به انسان واگذاشت."

البته آنجور که من معنی می کنم درست است نه آن جور که آنها فلسفه می بافند‌.آن ها می خواهند این حقایق را مایه ای برای پیغمبر بازی های خودشان سازند و از آن برای "ارشاد خلق" و بنیاد "اخلاق"و مذهب مصلحت آمیز و ساختن نصایح مشفقانه ی بشر دوستانه شان سوء استفاده کنند که مثلا این که خدا زمین و زمان و آدمهایش را ول کرده برای تفویض رسالت خدایی خویش است به "انسان" ! وگرنه این معنی دارد که خداوند عالمی بیافریند و با هزار آرزو و آرمان آدمی که معجزه خلقت و هنر خدایی خویش است بسازد و از روح خودش در او بدمد و بعد او را و همه چیز را ول کند و برود دنبال کارش؟ دنبال چه کار؟ لابد دیده است که چیزی از آب در نیامد که ولش کرد.دید که این لجن متعفن (حماء مسنون)قابلیت پذیرش "روح او" را نداشته، دم اهورایی اش در تعفن این گِل بدبو گم شده است و بجای "خلیفه اش" و " همانندش" چیزی شده باب ریش شیطان؛ مگر حضرت آدم یک موجود دو بعدی نبود؟ نیمی اش خدایی و نیم اش شیطانی؟ که خوی خدایی اش را به هابیل داد و خوی شیطانی اش را به قابیل؟خوب! هابیل که جوان مُرد ، قابیل کشتش و این ها که خودشان را آدمیزاد می خوانند همگی بچه های قابیل پست و قاتل و منفور خدا و آدم اند...


برچسب‌ها: برشی از کتاب, دکتر علی شریعتی

پاکبازان...
ما را در سایت پاکبازان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pakbazano بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت: 0:59