سه حکایت از گلستان در فواید خاموشی

ساخت وبلاگ

 

 

وبلاگ حکایت کلمه اول

یکی را از دوستان گفتم امتناع سخن گفتنم به علت آن اختیار آمده است در غالب اوقات که در سخن نیک و بد اتفاق افتد و دیده دشمنان جز بر بدی نمی‌آید گفت دشمن آن به که نیکی نبیند.

نور گیتی فروز چشمه هور
زشت باشد به چشم موشک کور

 

 

وبلاگ حکایت کلمه دوم

بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.

 

 

وبلاگ حکایت کلمه سوم

جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وافر داشت و طبعی نافر چندان که در محافل دانشمندان نشستی زبان سخن ببستی باری پدرش گفت ای پسر تو نیز آنچه دانی بگوی گفت ترسم که بپرسند از آنچه ندانم و شرمساری برم.

نشنیدى که صوفیى مى‌کوفت
زیر نعلین خویش میخى چند؟
آستینش گرفت سرهنگی
که بیا نعل بر ستورم بند

 

 

 

پاکبازان...
ما را در سایت پاکبازان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pakbazano بازدید : 191 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 16:25